من فکر کنم جهان دیگری باشد
برای من که نه، برای شعر هایم
وگرنه من که خنده دار میمیرم
منو تمام نا تمام عیب هایم
من فکر کنم جهان دیگری هم هست
خدا بگو جهان دیگری داری
که قطعا عشق یک وجود نامیراست
که زنده نیست در این سرای پوشالی
وگرنه من که خنده دار میمیرم
سقوطی سخت از درخت نارنگی
و یا یه آب نبات گیر کنه تو گلوم
موقع ی چرت و پرت گفتن و رندی
و تو نشسته ای به کافه ای غمگین
و فکر میکنی به معنای زندگی
“این پسر این همه تلاش کرد و ساخت
چرا باید بره به این سادگی؟!
ولی رفیق، اگر بمانی زیباست
همین که یک نفس بخوانی زیباست
معنی دوست را بدانی زیباست
معنی عشق را بدانی زیباست
میان سنگو سیم و کربن و آهن
همین که لاله را دیدی زیباست
و گرنه من که خنده دار میمیرم
ولی خب عشق یک وجود نامیراست